الا، قد طال عهدي بالوصال

شاعر : فخرالدين عراقي

و مالي الصبر عن ذاک الجمالالا، قد طال عهدي بالوصال
به زير پاي هجرم چند مالي؟به وصلم دست گير، اي دوست، آخر
و يشتاق الفاد الي الوصاليضيق من الفراق نطاق قلبي
نشسته با تو يکدم جاي خاليچه خوش باشد که پيش از مرگ بينم!
فمالي للجهر مولائي و ماليفراقک لا يفارقني زمانا
بجاي وصل هجران است، حاليدلا، درمان مجو، با درد خو کن
يان من النوي طول الليالياما ترثي لمکتب حزين
ز درد هجر آخر چند نالي؟دلا، اميدوار وصل مي‌باش
فصرت الان ارضي بالخيالزمانا کنت لا ارضي بوصل
دلم را چون هميشه در خياليبه دل نزديکي، ار چه دوري از چشم
کما حق العطاش الي الزلالاحن اليک و العبرات تجري
يقين مي‌دان که دربند محاليعراقي، تا به خود مي‌جويي او را